بخشی از متن دانلود فایل های word مقاله افول خردگرايي و عدم گسست از مباني، دليل عقبماندگي ايران؟ بررسي و نقد نظريه جواد طباطبايي :
سال انتشار : 1396
تعداد صفحات :36
مقاله حاضر با ارائه یک نظام دستهبندی از نظریات بر اساس تقابلهای دوگانه سوسوری، نظریه «انحطاط ایران» جواد طباطبایی را بررسی و نقد میکند. بر اساس این دستهبندی، ابتدا ملت از دولت، سپس عوامل درونی از بیرونی و آنگاه رویکرد ذهنی از عینی تفکیک میشوند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد که نظریه طباطبایی، نظریهای ملتباورانه بیرونی ذهنی است. در این نظریه، هرچند بر عوامل درونی تأکید میشود، اما در واقع، بزنگاه تاریخی برای انحطاط ایران، یورش ترکان سلجوقی و مغولان و حاکمشدن قشریت و تعصب، یعنی الگوهای فکری و فرهنگی منحط است که باعث به همخوردن رابطه عقل و شرع و افول خردگرایی شد. ذهنیگرایی و به حاشیهراندن عینیات در تحلیل پدیده عقبماندگی، مهمترین ضعف نظریه انحطاط است. تأکید بر عامل بیرونی با رویکردی ذهنیگرا و بیتوجهی به واقعیتهای اجتماعی، نظریه طباطبایی را بررغم جدیت نظریاش، تبدیل به نظریهای با تناقضات درونی برای تبیین عقبماندگی تاریخی ایران کرده است.
